۸/۳/۱۴۰۳
نشست مشورتی به هدف توانبخشی ادبیات و نثر افغانستان، به رهبری حافظ انس حقانی با نویسندهها و شاعران در بنیاد جلال برگزار شد.
عبدالستار سعادت به نمایندگی بنیاد جلال به مهمانان خوشآمدید گفت و کمیتهها و فعالیتهای بنیاد را تشریح کرد.
محمدعلیم بسمل، سرآغاز این نشست را به خوانش گرفت. سپس اشتراکگنندگان، پیرامون موضوع صحبت کردند.
دکتور نورالحبیب نثار، اینگونه نشستها را سودمند و مثبت ارزیابی کرد. وی گفت که افغانستان، سرزمین سوژهها است. مردم به نوشتن تشویق شوند تا سوژهها محفوظ شود. وی خواهان کمک با نویسندگان گردید تا آثار آنان چاپ شود. آقای نثار افزود: « در رسانههای اجتماعی چیزی که نشر میشود، اگر مثبت نباشد بازهم سبک نوشتاری مردم تقویت میگردد. نظام اخلاقی جامعه، تقویت شود. در راستای پرورش اندیشهها و ذوقهای مردم، باید کار کنیم. اگر تنها در برابر اشغال فرهنگ بیگانه از تحریمها استفاده کنیم، کامیاب نمیشویم. بدیل هر چیزی را باید داشته باشیم. همین اکنون به تئاتر و سینما ضرورت داریم. درام و برنامههای همانند ساخته شود.»
اکادمیسن دکتور محیالدین هاشمی گفت که چنین نشستها، کاری بزرگ است. وی علاوه کرد: « فرهنگدوستی شادروان حقانی صاحب را دیدیم. اکنون پشتو، زبان تولید است. قبلاً از زبانهای دیگر، به پشتو ترجمه میشد. در آکادمی و پوهنتون کار جریان دارد؛ اما نیازمند ترتیب و تنظیم است. شرایط چاپ، محدود است.»
نویسنده و تحلیلگر سیاسی، ذاکر جلالی گفت که در جامعه علاقهمندان شعر و نثر وجود دارند. آنان باید بر همین روش پاینده بمانند. وی افزود: « نثر کنونی را به دیده مثبت مینگرم. نثر در طول تاریخ، چنین غنی نشده است؛ اما استیج برایش داده شود. جوانان به مطالعه تشویق شوند و برای اینگونه فعالیتها، چنین بنیادها آدرس خوب است. ژورنال معیاری و سایت ساخته شود. جوانان نقد نوشته کنند. بنابراین، جامعه پویا و پیشرونده میشود.»
رییس دفتر معاونیت اقتصادی ریاست الوزرا، شاعر و نویسنده عبدالله عزام گفت که نثر خوب زمانی نوشته میشود که نثر خوب مطالعه شود. تجربه، تکرار و نویسندگی در اوقات معین، نثر را تقویت میکند. وی علاوه کرد: « من در ۲۴ ساعت خود را وادار کردهام که در وقت مشخص، نویسندگی کنم. در مدت اندک، کتاب ضخیم را ترجمه کردم. وقت نویسندگی را به هیچچیزی نمیدهم. پس از نماز صبح، بالای این کتاب کار میکردم.»
حافظ انس حقانی گفت که چنین نشستها با اهل ادب و ذوق میتواند تأثیر مثبت بر نویسندگی داشته باشد. آقای حقانی افزود: « منبعد چنین نشستها را برگزار میکنیم. نظریات نویسندهها را به سطح کشور در کتابی گردآوری خواهیم کرد.مسئولیت همه است که ارزشهای خود را به نسل بعدی انتقال نماییم و باید آنان را از احساس حقارت ملی بیرون کنیم.»
آقای حقانی به استاد شهرت ننگیال اشاره کرد که وی نیز اشتراککننده نشست بود و گفت: « در فرهنگ ما چنان ارزشهای عرفی وجود دارد که در کنار متابعت مذهبی بر آن نیز عمل میشود. چنین ارزشها در حلوفصل مشکلات، رول ویژه دارند. ننگیال صاحب در کتابی « دوولس گرامه ماغزه» چنین مثالهای را زیاد آورده است.»
معین علمی وزارت تحصیلات عالی، دکتور لطفالله خیرخواه گفت که چنین مباحث نباید با شعر مقایسه شود. شعر نیز ارزش است. آقای خیرخواه افزود که به ذوقهای مردم توجه شود و مکانیسم چاپ کتاب ایجاد گردد. وی علاوه کرد: « اگر تاریخ اندلس را مطالعه کنیم، علت رشد علوم این بود که ذوق ادبی عام بود. بنیاد جلال بالای تربیت ذوقهای ادبی بیشتر تمرکز کند. افراد انگشتشمار به کام و آرزوی خود و بسیاری از راه کانکور، ادبیات را انتخاب میکنند. کسانی که ذوق ادبی نداشته باشند، نثر علمی آنان ضعیف است. تنها مطالعۀ نثر خوب، نثر را تقویت نمیکند. بسیاری محصلان، مضامین علوم طبیعی را به انگلیسی مطالعه میکنند؛ چون به پشتو خوب نگاشته نشده است. روزی، ذاکر جلالی صاحب را دیدم که محصل حقوق بود. وی کتاب استاد اسدالله غضنفر « د نثر لیکلو هنر» را با خود داشت. اکنون، خوب نثر مینویسد.»
عضو علمی وزارت معارف، مولوی صبغتالله وصیل گفت که تعادل و هموزنی شعر و نثر حفظ نشده است. وی افزود: « در تاریخ اسلامی، رسولالله صلیالله علیه وسلم در مسابقات ادبی و علمی در کنار شاعر، سخنور نیز داشت. قبیله بن تمیم، مسابقه را پیشنهاد کرده بود. پیامبر علیهالسلام در شاعری، حسان بن ثابت و در نثر و بحث، سخنران همان زمان را پیش کرد. این نشست، اقدام خوب است. در نثر با فقر مواجه هستیم. همانگونه که علامه ندوی صاحب گفته است، ما باید به حالت هجوم فکری بیرون شویم.»
دکتور عبدالقیوم زاهد مشوانی گفت که اگر متون احساسی و عاطفی نیاز است، نثر علمی و معلوماتی بیشتر نیاز است. وی گفت: « در سفره اگر انواع غذاها و میوهها باشد برای گرسنه بعضی غذاها، نیاز خوراکی است. اگر میوهها را نخورد، زود با مشکل روبهرو نمیشود. در ترجمه تاکنون برای اصطلاحات و واژهها، بدیلهای مناسب نداریم. من کتابی عبدالحی حبیبی « افغانستان بعد از اسلام» را ترجمه میکردم و برای قصبه، ده، قریه و واژههای دیگر بدیل نمییافتم.»
پوهاند دکتور اجمل ښکلی گفت که استاد سعدالدین شپون، جوانان را به نوشتن نثر تشویق میکرد؛ چون شعر مسئولیت بیشتر ندارد. وی افزود: « در نثر باید سخنی داشته باشید. برعلاوه، آدم را نرم میکند. استاد غضنفر چنین نویسندگی کرده است که خود نمیفهمید، اما نرمی را در وجود شما پیدا میکند. آزادی برای توانبخشی نثر، بسیار با ارزش است. نثر، موضوع وسیع است. شما باید حوزه علمی را مشخص کنید. هویت ملی ما را از دید تاریخی غلام محمد غبار، علامه حبیبی و احمدعلی کهزاد بسیار واضح کرده است و به تاریخنگاری توجه میکردند. چهل سال میشود که تاریخنگار نداریم. تولید علم اندک است. ما باید به نسلهای بعدی تئوری انتقال کنیم. بنیاد جلال، زمینه برگزاری مناثره را فراهم کند. همانطور که جوانان در مشاعره شعر میخوانند، در مناثره نثرهای خود را بخوانند.»
استاد پوهنتون کابل، ضیاء الاسلام شیرانی گفت که زبان تنها وسیله افهام و تفهیم نیست، بلکه هویت نیز است و دراینباره باید به مردم آگاهی داده شود. وی گفت: « در کنار این مسائل، دستور خط پشتو حل شود. هرچقدر که زمانگیر است، این اقدام باید صورت گیرد. در بنیاد، بحثهای مشخص را انتخاب کنید. فرهنگ کتابخوانی را عام کنید. کتابها نوشته شود.»
محبالله ترابی یکی دیگر از استادان پوهنتون کابل گفت که باید نگاشتن مسائل پژوهشی و هنری ازهم جدا شود. در نثر علمی، استدلال عقلانی و در نثر هنری استدلال عاطفی میباشد. وی علاوه کرد: « یادبودها نوشته شود. در اینجا حالات گوناگون سپری شده است. نوشتن آن سبب حفظ تاریخ میشود و نثر نیز تقویت میگردد. خاطره رفیق پدرم را بازگو میکنم که در سال 1357 خورشیدی داشت. وی گفت که شما میدانید چرا نام شما محبالله است؟ گفتم نمیدانم! گفت من، پدرتان و یک رفیق دیگر یکجا زندانی بودیم. سپس رفیق ما را بیرون کرد و شهید شد. من و پدرتان در همانجا اراده کردیم که اگر آزاد شدیم و خداوند برای ما فرزندان ارزانی کرد، نام محبالله بر وی میگذاریم. نام رفیق آنان محبالله بود و شهید شد. پیشنهاد من به بنیاد جلال این است که مردم را تشویق کنند تا یادبودهای خود را بازگو کنند.»
پوهنیار صلاحالدین مومند که استاد پوهنتون کابل است، گفت که مقالات در اینترنت بارگذاری شود. ترجمههای مفید، ضروری است. وی علاوه کرد: « معادل اصطلاحات بیگانه در نوشتار درج شود. در علوم طبیعی، ادبا مسئولیت ندارند. آثار نویسندههای نیازمند، چاپ و در بخش ادبیات کودک کار شود.»
عضو آکادمی علوم، نجیبالله نایل گفت: « چنین بنیادها در کشورهای دیگر فعالیت میکنند و با آن بنیادها روابط ایجاد شود. مرکز منبع (Source center) گشایش یابد که محصلان بتوانند در آن پژوهش کنند. همچنین، رونوشتهای دستنویس انتقال و به نثر نگاشته شود و بیگمان که چنین کاری مؤثر و سودمند است.»
عضو دیگر آکادمی علوم، نویسنده و مترجم شرر ساپی گفت که در رسانههای اجتماعی، ترجمههای نادرست نشر و سپس مشهور میشود. شادروان بهاءالدین مجروح به فرانسوی کتابی را درباره دوبیتی نگاشته بود. سپس کتابی آقای مجروح را کسی ترجمه کرد. آنجا که مردم کتاب را مطالعه کردند، گفته بودند که پیشازاین درباره افغانستان تنها در مورد جنگ شنیده بودیم. آقای ساپی علاوه کرد: « درباره مواد خام، فکر شود و برای نویسندگان داده شود که کتابی را بنویسند. رومانهای تاریخی، بسیار با ارزشاند. ما حالات گوناگون را تجربه کردیم. اکنون رومانهای تاریخی باید بیشتر میداشتیم.»
رییس افغان فیلم، جاوید افغان گفت: « ما چشمبهراه مقامات مسئول بودیم، اما ابتکار را بنیاد جلال کرد. این بنیاد برای نویسندههای ناتوان، زمینه راهنمایی و آموزش نویسندگی را فراهم کند. بنیاد باید درباره نگهداری تاریخ بیست سال گذشت توجه کند. مسائل تاریخی اگر به شکل تمثیلی پیشکش شود، سودمند است. در مرکز و ولایات به هدف گسترش فرهنگ مطالعه، راهبرد ساخته شود.»
در اخیر حافظ انس حقانی، مسئول بنیاد جلال از مهمانانِ نشست تشکری کرد و وعده سپرد که درباره چنین مسائل، کار میکند و به مشورت همه بهپیش میرود.